سوم خرداد هر سال یادآور روزهایی است که رزمندگان اسلام توانستند با تلاش و رشادتهای بسیار خرمشهر را از چنگال رژیم بعثی عراق آزاد کنند. عملیاتی که نیروهای بسیاری در آن نقش ایفا کردهاند و روایتهای بسیاری از این نقش آفرینیها موجود است. در این راستا، خبرنگار دفاعی خبرگزاری فارس با برخی از امرا و فرماندهان درباره روایتهای میدانی از این عملیات گفتوگو کرده که در سلسله مصاحبههایی منتشر میشود. سومین بخش از این سلسله گفتوگوها به امیر سرتیپ دوم خلبان سید اسماعیل موسوی از فرماندهان پیشین نیروی هوایی ارتش اختصاص دارد. او متولد ۱۳۳۱ است که سال ۵۱ به آمریکا رفت و سال ۵۲ به کشور بازگشت. او سال ۵۳ دوره رزمی F-5 را در پایگاه دزفول شروع کرد و پس از پایان ایندوره به پایگاه بوشهر منتقل شد. نیمه خرداد ۵۶ که گردان F-5 از بوشهر به تبریز منتقل شد، موسوی نیز به تبریز منتقل شد. او سال ۵۷ معلم خلبان شد، در عملیات حمله به H3 و عملیات ۱۴۰ فروندی مشارکت داشت و مدال درجه ۲ فتح را دریافت کرده است.فرمانده پایگاههای دوم شکاری تبریز، چهارم شکاری وحدتی دزفول و معاونت پیشین عملیات نیروی هوایی ارتش از جمله مسئولیتهای امیر خلبان سید اسماعیل موسوی است.
* تلاش دشمن برای فلجکردن پایگاه دزفول در جنگ تحمیلیفارس: اگر ممکن است، لطفاً کمی درباره پایگاه چهارم شکاری دزفول در آزادسازی خرمشهر بفرمائید؛ وظایف آن چیست و موقعیت آن در منطقه چگونه است؟امیر موسوی: پایگاه چهارم شکاری دزفول یکی از قدیمیترین و مستحکمترین پایگاههای نیروی هوایی کشور است و نقش بسیار مهمی در مقابل دشمن ایفا میکند. این پایگاه پیش از جنگ جهانی دوم وجود داشته و در آن زمان، بیگانگان از این منطقه به عنوان پایگاه و مرکز پشتیبانی خود استفاده میکردند. بعدها این پایگاه به نیروی هوایی تعلق گرفت و در نهایت به عنوان پایگاه چهارم شکاری دزفول یا وحدتی شناخته شد.وظیفه اصلی این پایگاه آموزش خلبانان هواپیمای F-5 و انجام آموزشهای رزمی مربوط به این هواپیما است. بسیاری از خلبانان توانمند کشور از این پایگاه تربیت شده و به بدنه نیروی هوایی ملحق شدند.زمان جنگ، دشمن تلاش زیادی کرد تا این پایگاه که نزدیکترین پایگاه به مرز عراق بود را فلج کند. در اولین ساعات حمله، گلولههای منور و موشکی به سمت پایگاه شلیک شد تا محل آن برای هواپیماهای عراقی مشخص گردد. هدف اصلی دشمن این بود که پایگاه را از کار بیندازد و از نقش آن جلوگیری کند، و حتی قصد داشت این پایگاه را اشغال کند که خوشبختانه موفق نشد.
* انسجام بینظیر بخشهای عملیاتی، فنی و پشتیبانی نیروی هوایی ارتشفارس: اهمیت پایگاه چهارم شکاری دزفول در جنگ تحمیلی چه بود؟امیر موسوی: در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ که جنگ آغاز شد، بیشترین حملات به این پایگاه بود و پس از آن نیز سایر پایگاهها مانند همدان، تبریز و مهرآباد مورد حمله قرار گرفتند. دشمن به شدت تلاش داشت این پایگاه را غیرعملیاتی کند تا نتواند حمله به خاک عراق را انجام دهد.با وجود تمام مشکلات داخلی، از جمله کودتاها و مسائل فرماندهی ارتش در آن زمان، این اتفاقات باعث انسجام بینظیر نیروهای عملیاتی، فنی و پشتیبانی شد. نیروهای نیروی هوایی با همت و انگیزه بالا، در اول مهرماه سال ۵۹ آماده شدند تا ضربه محکم خود را به دشمن وارد کنند.در همان روز، بیش از ۱۴۰ فروند هواپیما در خاک عراق بمباران انجام دادند و تا پایان شب بیش از ۳۲۰ ماموریت هوایی اجرا شد، علاوه بر عملیاتهای پشتیبانی و پوشش هوایی در داخل کشور.
این پایگاه اهمیت ویژهای داشت، نه تنها به دلیل نزدیکی به مرز عراق، بلکه به خاطر نقش کلیدیاش در محافظت از عمق کشور. اگر دشمن موفق به اشغال این پایگاه میشد، دسترسیاش به عمق کشور ما بسیار آسانتر میشد.در طول جنگ، پایگاه با مقاومت فراوانی روبرو شد. دشمن از هر سو، از جمله توپخانههای پشت کرخه و حملات هوایی و موشکی، تلاش میکرد این پایگاه را فلج کند، اما خلبانها و پرسنل پایگاه با وجود کمبود خواب و استراحت و شرایط بسیار سخت، به وظیفه خود وفادار ماندند.
* پرندگان نیروی هوایی ارتش ابابیلوار موجب شکست بعثیها شدندفارس: سختیهای همپروازان شما در مقابله با رژیم بعثی عراق چگونه بود؟امیر موسوی: خلبانها معمولاً نیاز داشتند تا ۸ تا ۱۰ ساعت استراحت کامل داشته باشند تا بتوانند با دقت ماموریتهای خود را انجام دهند، اما در آن روزها حتی چنین استراحتی ممکن نبود. با وجود این، آنها توانستند مقاومت کنند و نقش مهمی در شکست برنامههای دشمن ایفا کنند.زمانی که دشمن قصد عبور از پل نادری را داشت، خلبانان این پایگاه با پروازهای مستمر و بمبارانهای دقیق، مانند پرندگان ابابیل، نیروهای زرهی دشمن را متوقف کردند و اجازه ندادند تا دشمن از این منطقه عبور کند.در نهایت، همان روز اول عملیات کمال، این پایگاه نشان داد که علیرغم همه مشکلات، توانایی دفاع و ضربه زدن به دشمن را دارد و نیروی هوایی با تلاش بیوقفه پرسنلش، نقشی بیبدیل در حفظ امنیت کشور ایفا کرد.
* مقابله جنگندههای ارتش با قوای زرهی بعثیفارس: روزهای ابتدایی جنگ تحمیلی شاهد برخی تحولات در آرایش نیروهای نظامی کشور بودیم، در نتیجه این تحولات، نیروی هوایی ارتش در برخی نقاط حساس کمک ویژهای به نیروی زمینی ارتش داشت. این کمک و همدلی چگونه انجام گرفت؟امیر موسوی: در آن روزهای سخت، وقتی دشمن با سیل نیروهای زرهی و لشکرهای متعدد به سوی خوزستان هجوم آورد، چارهای جز استفاده از هواپیماها برای مقابله با آنان نداشتیم؛ چرا که نیروهای زمینی ما هنوز آمادگی کافی برای ایستادگی در برابر این سیل عظیم را نداشتند. چهار لشکر دشمن از نقاط مختلف به سوی خوزستان میآمدند؛ بخشی در اهواز، بخشی در خرمشهر و بخشی در شوش مستقر بودند. ما با همه توان به مقابله با آنها میپرداختیم تا نیروهای خودی برسند و آماده شوند.این رسیدن نیروها، همچون لشکر ۷۷ که از خراسان به منطقه میآمد، زمانبر بود و دست کم یک ماه طول میکشید تا این لشکر بتواند تیپهای خود را به منطقه برساند. همچنین لشکر ۱۶ قزوین نیز نیاز به فرصت داشت تا خود را به منطقه برساند و درگیریها را پوشش دهد.
در خوزستان تنها یک لشکر ۹۲ داشتیم و نیروی هوایی مجبور بود با تانکهای دشمن مقابله کند. این جنگ عملیاتی بود که هر هواپیما نمیتوانست به راحتی جان خود را به خطر بیندازد، چرا که از دست دادن حتی یک فروند هواپیما به معنای از دست دادن توانایی مقابله با چندین تانک دشمن بود. دشمن از نظر تجهیزاتی بسیار قدرتمند بود و به خوبی پشتیبانی میشد، اما ما با همین توان محدود، با شجاعت و مقاومت ایستادیم.خاطرم هست که در یکی از مأموریتها، پرواز رفت و برگشت ما تنها بیست دقیقه طول کشید، چرا که دشمن آنقدر نزدیک بود که نمیتوانستیم بیشتر در آسمان بمانیم. در آنجا، در غروب، دشمنی که با تجهیزات فراوان مستقر شده بود، مورد حمله قرار گرفت و ما تمام تلاش خود را به کار گرفتیم.
* نقش سه پایگاه دزفول، همدان و بوشهر در شکستن کمر بعثیهافارس: ایران در سال دوم جنگ تحمیلی، چهار عملیات پیروزمندانه انجام داد. نقش نیروی هوایی ارتش در این عملیاتها به ویژه آزادسازی خرمشهر چه بود؟امیر موسوی: با رسیدن نیروهای خودی، موفق شدیم دشمن را از منطقه بیرون کنیم. اولین عملیات بزرگ ما، عملیات شکست حصر آبادان بود که در اوایل مهرماه سال ۶۰ انجام گرفت و با موفقیت همراه بود. پس از آن، عملیات طریقالقدس صورت گرفت که در آن بُستان آزاد شد. هر چند در اثر جو سیاسی و تبلیغات دشمن تلاش میکردند این پیروزیها را کماهمیت جلوه دهند، اما واقعیت این بود که عملیات طریقالقدس، با عبور از رملها و تپههای دشوار و شکست دشمن، یکی از بزرگترین موفقیتهای ما به شمار میرود.پس از آن، عملیات فتحالمبین انجام شد که نقش پایگاه ما در موفقیت آن بسیار چشمگیر بود و توانستیم بیش از 7 تا 10 فروند هواپیمای دشمن را سرنگون کنیم. نیروی هوایی با پوشش هوایی مستمر، از این پایگاه و پایگاههای همدان و بوشهر، پشتیبانی هوایی منطقه را بر عهده داشت.نهایتاً، عملیات بیتالمقدس به وقوع پیوست که در آن خرمشهر آزاد شد. نیروی هوایی با تمام توان خود، پشتیبان نیروهای زمینی بود تا دشمن نتواند به آنها ضربه بزند. این مأموریت سنگین، بخش جداییناپذیر از پیروزیهای ما بود.
* اسارت بیش از 19 هزار نیروی دشمن در جریان آزادسازی خرمشهردر طول این جنگ، چندین نفر از دوستان عزیزمان را از دست دادیم و شهید شدیم، اما باایمان و استقامت، با تلاش شبانهروزی، توانستیم مأموریتهای شکاری و شناسایی را به بهترین شکل انجام دهیم. تصاویر هوایی که توسط هواپیماهای شکاری گرفته میشد، کلید موفقیت بسیاری از عملیاتهای بزرگ بود.یکی از افتخارات بزرگ ما، آزادسازی خرمشهر بود. عکسهایی که از جشن مردم در پشت بام مسجد جامع خرمشهر گرفته شده است، نشان میدهد که آسمان آنجا امن شده و مردم با خیالی آسوده شادی میکنند. نیروی هوایی با بمباران پلهای حیاتی دشمن، به ویژه پلی که روی اروندزده شده بود، مانع از عقبنشینی آسان دشمن شد. این نقش حیاتی، سهم بزرگی در موفقیت عملیات بیتالمقدس داشت و باعث اسارت بیش از 19 هزار نیروی دشمن شد.به عنوان یکی از کهنهسربازان نیروی هوایی، که از سال ۶۴ تا ۶۶ فرمانده این پایگاه بودم، افتخار دارم که در کنار رزمندگان عزیزمان در این مسیرایستادیم و یاد شهدا و جانبازان را گرامی میداریم. یادمان باشد که جنگ، میدان افتخار و شرأفت است و هر قطره خون رزمندگان، سرمایه عزت و امنیت ماست.در پایان، امیدوارم نیروهای مسلح ما همواره در دفاع از خاک و ملت ایران موفق و سربلند باشند و یاد و خاطره همه آنهایی که برای این سرزمین جان خود را فدا کردند، همیشه زنده بماند.