تاریخ انتشار: یکشنبه, 12 اسفند 1403
بازدید: 18
لینک کوتاه خبر: /d574

چرا سیاست منطقه‌ای برای ترکیه رواست و برای ایران اشتباه

چرا سیاست منطقه‌ای برای ترکیه رواست و برای ایران اشتباه

وزیر امور خارجه ترکیه در حالی تلاش کرد دولت ترکیه را نگران مردم سوریه و آینده این کشور نشان دهد و در سایه این تلاش هم انگشت اتهام را به سوی ایران گرفت که باید از او پرسیده شود اشغال جولان سوریه، بمباران بخش‌های مختلف این کشور و پیشروی در آن از سوی کدام رژیم صورت می‌گیرد؟ آیا تمامیت ارضی سوریه را ایران تهدید می‌کند یا رژیم صهیونیستی؟

روابط ایران و ترکیه به عنوان دو کشور همسایه و صاحب تمدن، قدمتی طولانی، تاریخی و آغشته به انواع جنگ‌ها و صلح‌ها دارد. در چهار دهه گذشته این روابط را متغییرهای مختلف متاثر ساخته است اما دو کشور تلاش کرده‌اند ضمن رعایت اصول همسایگی؛ از اثرگذاری دخالت‌های خارجی و سوتفاهمات بر کیفیت این روابط پیشگیری کنند. رویدادهای اخیر در منطقه پس از هفت اکتبر، چنان شتابان این متغییرها را تغییر داد که برای بسیاری از مسئولان، مقامات و نیز تحلیلگران و رسانه‌های کشورهای منطقه فرصت درک درست رویدادها و تصمیم‌گیری و اظهارنظر درباره آن‌ها را نداد. با این همه شتاب تحولات نباید مقامات منطقه را از منطق تحولات دور و به تناقض در اظهارات رهنمون شده و مانند «هاکان فیدان» وزیر امور خارجه ترکیه دچار اشتباه تحلیلی و محاسباتی کند.

مروری بر اظهارات فیدان و واکنش ایران

وزیر امور خارجه ترکیه روز جمعه ۱۰ اسفند در گفت‌وگوی اختصاصی با شبکه الجزیره عربی، ضمن تشریح تحولات منطقه، در بخشی از سخنان خود ادعاهایی را متوجه جمهوری اسلامی و سیاست منطقه‌ای تهران کرد که با واکنش سخنگوی وزارت امور خارجه ایران روبرو شد. فیدان در پاسخ به ادعای حمایت ایران از کردهای سوریه، مدعی شد: «اگر سیاست (ایران) در سوریه این گونه باشد، من تصور نمی‌کنم سیاست صحیحی باشد. اگر شما بخواهید با حمایت از یک گروه در داخل کشوری دیگر ناآرامی ایجاد کنید، کشورهای دیگر هم می‌توانند شما را با حمایت از برخی گروه‌ها آزار دهند. منابع و توانمندی‌هایی که شما (ایران) در اختیار دارید، دیگران نیز در اختیار دارند و اگر می‌خواهید کسی خانه شیشه‌ای شما را با سنگ نزند، به خانه دیگران سنگ نزنید».

وزیر امور خارجه ترکیه در بخش دیگری از اظهارات خود درباره ایران به سیاست‌های منطقه‌ای تهران پرداخت و مدعی شد: ایران برای حفظ نفوذ خود در عراق و سوریه، بهایی فراتر از دستاوردهایش پرداخت کرده و از تحولات اخیر درس‌های بزرگی گرفته است.

این بخش از اظهارات فیدان با واکنش سخنگوی وزارت امور خارجه ایران روبرو شد و «اسماعیل بقائی» در پیامی با تاکید بر اینکه ایران در پنج دهه گذشته به دنبال هیچ جاه‌طلبی منطقه‌ای نبوده است، نوشت: «همه دغدغه ما حمایت از مردم فلسطین و پشتیبانی از آرمان‌های آنان در مبارزه با اشغال و تجاوز و جلوگیری از سلطه اسرائیل بر منطقه بوده است. ما نخستین کشوری بودیم که با کودتا علیه دولت ترکیه مخالفت و با آن مقابله کردیم. ما از جمله نخستین کشورهایی بودیم که از کنار گذاشتن سلاح توسط پ. ک.ک استقبال کردیم و آن را گامی مهم در جهت تقویت امنیت در کشور همسایه خود ترکیه دانستیم. ما در مواضع اصولی خود ثابت‌قدم هستیم و هر روز از سیاستی به سیاستی دیگر تغییر موضع نمی‌دهیم».

اگر کمک به حفظ دولت و رئیس‌جمهوری قانونی کشوری، امری پسندیده است که چرا ایران باید از آن منع و برای آن سرزنش شود و اگر نیست چرا در سال ۲۰۱۶ چنین درخواستی از سوی آنکارا به تهران ارسال شد؟تناقض در اظهارات فیدان

گفت‌وگوی نیم ساعته وزیر امور خارجه ترکیه با شبکه الجزیزه قطر به ویژه در بخش‌های مربوط به ایران، مجموعه‌ای از تناقض را دربرگرفته که نیازمند بررسی دقیق‌ است.

۱- جمهوری اسلامی ایران بر مبنای سیاست همسایگی از یک سو و تامین امنیت منطقه‌ با همراهی کشورهای منطقه از سوی دیگر، ثبات همه کشورهای همجوار خود را ثبات خود می‌داند و معتقد است ناامنی، ترور و جنگ در داخل مرزهای هر سرزمینی در خاورمیانه همه کشورهای منطقه را تحت تاثیرقرار داده و این ناامنی به منطقه سرریز می شود. تهران مسیر امن حراست از امنیت هر سرزمینی را دولت قانونی آن کشور می‌داند و از این رو زمانی که دولت قانونی سوریه برای حراست از امنیت سرزمینی خود از تهران کمک مستشاری خواست دریغ نکرده و در این کشور با حفظ اصول خود حضور یافت. دقیقا مشابه همان کاری که در زمان درخواست کمک «رجب طیب اردوغان» رئیس‌جمهور ترکیه در جریان کودتای غیرقانونی علیه دولت در سال ۲۰۱۶، انجام داد و این کودتا با شکست روبرو شد.

این رویه کمک به دولت‌های قانونی منطقه در هر زمان و در پی هر درخواستی پابرجاست اما اینکه چرا وزیر امور خارجه ترکیه، کمک به دولت وقت و قانونی سوریه را اشتباه می‌داند اما همان نوع کمک به مراد سیاسی خود، اردوغان را عامدانه نادیده می‌گیرد؛ بخشی از تنافضی است که در سخنان وزیر امور خارجه ترکیه قابل مشاهده است. اگر کمک به حفظ دولت و رئیس‌جمهوری قانونی کشوری، امری پسندیده است که چرا ایران باید از آن منع و برای آن سرزنش شود و اگر نیست چرا در سال ۲۰۱۶ چنین درخواستی از سوی آنکارا به تهران ارسال شد؟

فقدان منطق در ادعاهای فیدان/ چرا سیاست منطقه‌ای برای ترکیه رواست و برای ایران اشتباه

۲- وزیر امور خارجه ترکیه، تهران را متهم به حمایت از گروه‌های مقاومت می‌کند و این موضع‌گیری عجیب هم حکایت رطب خورده‌ای است که در حال منع رطب است. حمایت ترکیه از گروه‌های ایدئولوژیک (اخوانی)، گروه‌های قومی (ترکان)، گروه‌های معترض در لیبی بخش آشکار دکترین حمایتی آنکارا از گروه‌های مذهبی و قومی خاص است، در بخش پنهان این حمایت‌ها اما گاهی ادعاهایی مبنی بر حمایت مالی و حتی تسلیحاتی از گروه‌های تروریستی چون جبهه‌النصره هم رسانه‌ای شده و پرسشی مهم در اذهان عمومی پدید می‌آورد با این مضمون که آنکارا خود بی‌هیچ انکار و با افتخار تمام، حمایت خود از گروه جبهه‌النصره قدیم و تحریرالشام جدید را اعلام می‌کند، چرا باید مخالف حمایت (حتی در صورت وجود) تهران از گروه‌هایی مقاومت باشد؟ اگر این رطب چنان شیرین است چرا ایران باید از آن، در جغرافیایی چون خاورمیانه محروم شود و اگر خوردن آن ممنوع است چرا نام خانواده رئیس‌جمهور ترکیه با کمک‌های مالی به گروه‌های مختلف از حماس تا تحریرالشام گره خورده است؟

حمله به سیستم پدافندی ایران از سوی اسرائیل در حالی صورت گرفت که آنکارا سیاستی دوگانه و حتی ریاکارانه در قبال جنگ و کشتار مردم بی‌دفاع در غزه در پیش گرفت و با وجود تمام درشت‌گویی‌های اردوغان علیه نتانیاهو، تراز تجاری تل‌آویو-آنکارا تغییر محسوسی پیدا نکرد.بخش مهم این ادعا اما زیر سوال بودن منطق عقلایی آن است، حکایت نیابتی بودن نیروهای مقاومت در منطقه، از آن دست ادعاهایی است که غرب به واسطه ناتوانی در درک مناسبات میان ایران با این گروه‌ها مطرح می‌کند و برخی از کشورهای منطقه مطابق با سیاست‌های خود و در مقاطع مختلف آن را مورد توجه قرار دادند. واقعیتی که مقامات ایران بارها بر آن تاکید داشته‌اند این است که جمهوری اسلامی ایران و برخی گروه‌های مقاومت در منطقه را مجموعه‌ای از اصول بنیادین ایدولوژیک و ژئوپلتیک به یکدگیر پیوند می‌دهد که جنس این پیوند کارگزار- کارفرما نیست و تهران کارگزاری این گروه‌ها را نوعی توهین به آن‌ها و نیز خود می‌داند. تهران نیروی نیابتی ندارد و نیروهای مقاومت به منظور پیشبرد اهداف خود (که در بخش‌هایی با اهداف ایران همپوشانی دارد) کنار ایران هستند.

۳- جمهوری اسلامی ایران در چهار دهه گذشته و به اذعان دولت‌های منطقه مهمترین بازوی مبارزه با تروریسم دولتی (رژیم صهیونیستی) و تروریسم گروهی(داعش، القاعده، تحریرالشام و النصره و...) بوده است و به گواه آمار و تاریخ خود بزرگترین قربانی این پدیده. انکار تلاش‌های ایران در منطقه برای مقابله با داعش و فروکاستن آن به حفظ منافع سرزمینی، انکار واقعیاتی است که در بلندمدت گریبان‌گیر خود منکران خواهد بود. تهران بزرگترین دشمن تل‌آویو به ادعای مقامات این رژیم است و در تمام چهار دهه گذشته به موضوع فلسطین و اسرائیل نه به عنوان مفهومی عربی-یهودی که پدیده‌ای انسانی نگریسته و در راستای این نگرش دربرابر اشغالگری رژیم اسرائیل با هرآنچه در اختیار دارد ایستاده و تا مرحله درگیری نظامی هم پیش رفته است.

حمله به سیستم پدافندی ایران از سوی اسرائیل در حالی صورت گرفت که آنکارا سیاستی دوگانه و حتی ریاکارانه در قبال جنگ و کشتار مردم بی‌دفاع در غزه در پیش گرفت و با وجود تمام درشت‌گویی‌های اردوغان علیه نتانیاهو، تراز تجاری تل‌آویو-آنکارا تغییر محسوسی پیدا نکرد. پرونده مبارزه ایران با گروه‌های تروریستی هم در یک دهه گذشته آشکارتر از آن‌ است که دولت یا مقامی بتواند آن را به مصلحت سرزمینی گره زند. جمهوری اسلامی ایران در این مسیر بهترین فرماندهان خود را از دست داد و این با هیچ منطق مصلحت‌جویی که فیدان به آن باور دارد، قابل سنجش نیست.

۴- وزیر امور خارجه ترکیه در گفت‌وگوی خود با شبکه الجزیره عربی تلاش کرد که دولت ترکیه را نگران مردم سوریه و آینده این کشور نشان دهد. در سایه این تلاش هم انگشت اتهام را به سوی ایران گرفت اما پرسش مهمی که امروز باید از دایه‌های مهربان‌تر از مادر باید پرسیده شود این است که اشغال جولان سوریه، بمباران بخش‌های مختلف این کشور و پیشروی در آن از سوی کدام رژیم صورت می‌گیرد؟ آیا تمامیت ارضی سوریه را ایران تهدید می‌کند یا رژیم صهیونیستی؟ انکار اشغالگری رژیم صهیونیستی و به تعبیر سخنگوی وزارت امور خارجه، ندیدن دست‌های آشکار و پنهان آمریکا و اسرائیل در تحولات منطقه اشتباه بزرگی است. نشانه رفتن انگشت اتهام و ادعا وقتی نشانه‌ها چنین به وضوح عامل اصلی ناامنی را اسرائیل نشان می‌دهند، خطای محاسباتی است که نتیجه آن وقتی عیان خواهد شد که ماه‌عسل جولانی و ترکیه به اتمام رسد.

فقدان منطق در ادعاهای فیدان/ چرا سیاست منطقه‌ای برای ترکیه رواست و برای ایران اشتباه

۵- وزیر امور خارجه ترکیه تهران را متهم به سنگ‌پرانی به شیشه‌های همسایگان کرده اما آیا سنگ‌پران واقعی در منطقه ایران است؟ آیا جمهوری اسلامی ایران با صرف میلیاردها دلار در امور داخلی کشورهایی چون مصر و لیبی دخالت آشکار کرده است، آیا ایران بخشی از سرزمین سوریه را به بهانه مقابله با گروه‌های کُرد اشغال و بخشی از خاک عراق را با ادعای حضور همان گروه‌ها بمباران کرده است؟ آیا تهران با صرف مبالغ هنگفت تلاش کرده است تا در بعد رسانه‌ای و روانی مردم ترکیه را تحت تاثیر قرار دهد؟ آیا ایران شبکه‌های متعدد ترکی‌زبان راه‌اندازی و از آن‌ها حمایت مالی گسترده‌ کرده است؟ آیا ایران در مقاطعی مشخص از گروه‌های تجزیه‌طلب در ترکیه حمایت مالی و رسانه‌ای انجام داده است؟

۶- وزیر امور خارجه ترکیه درحالی مدعی شکست سیاست‌های حمایتی ایران از گروه‌های مقاومت در منطقه شده است که انتظار می‌رفت وزیری به باهوشی او که در کشورش به روباه تشبیه می‌شود، عمیق‌تر به تحولات نگریسته و برخاستن ققنوس مقاومت را از خاکستر غزه و لبنان پیش‌بینی کند. فیدان باید به این ابهام در اذهان بسیاری پاسخ دهد که اگر سیاست حمایتی ایران از مقاومت با ادعای شکست این محور و نابودی آن، نتیجه‌بخش نبوده و هزینه زیادی به تهران تحمیل کرده است، چرا اسرائیل همچنان اسرای خود را از گردان‌های حماس بازپس می‌گیرد و چرا پیکر دبیرکل حزب‌الله با حضور هزاران نفر از مردم بیروت تشییع می‌شود؟ و اگر این سیاست‌ها شکست خورده و مقاومتی در کار نیست، آنکار چرا نگران است؟

تاکید ایران بر همراهی و همکاری کشورهای منطقه

سیاست همسایگی ایران در منطقه به تاکید اسماعیل بقائی، سخنگوی وزارت امور خارجه دارای ثبات قدم اصولی است که در هر روز از سیاستی به سیاستی دیگر تغییر موضع نمی‌دهد. بر مبنای همین سیاست متقن و منطقی تهران هم با هر نوع سیطره و سلطه بر هر سرزمین و کشور مانند ترکیه مخالف است و با همراهی و همکاری برای امنیت و رفاه و ثروت منطقه موافق. تهران تاکید دارد که مقصرنمایی هریک از کشورها و دولت‌های منطقه درحالی که دونالد ترامپ و بنیامین نتانیاهو هر روز در فاز تازه‌ای از ماجراجویی سیر می‌کنند، گستردن فرش قرمز برای آن‌ها به منظور سلطه بر کشورهای منطقه و پیشبرد طرح‌های عجیبی چون کوچاندن مردم غزه است. تهران به همسایگان خود و به همراهی آن‌ها برای رسیدن به امنیتی درون‌زا اعتقاد راسخ داشته و متقابلا چنین رویکردی را هم از آن‌ها انتظار دارد. مقامات سرزمین‌های همجوار ایران باید در ارزیابی رفتار خود با تهران نه به یک سال و چند ماه اخیر بلکه به گذشته‌ تاریخی و آینده‌ای غیرقابل پیش‌بینی استناد کرده و بر این مبنا سیاست‌های خود را تنظیم کنند.

نوشتن دیدگاه

آخرین اخبار