تاریخ انتشار: شنبه, 12 آبان 1403
بازدید: 37
لینک کوتاه خبر: /f6b0

روایتی مادرانه از فوتبال جامعه مداحان و فعالین رسانه

روایتی مادرانه از فوتبال جامعه مداحان و فعالین رسانه

دلم می‌خواست اگر حرکتی می زند از درون خودش بجوشد. بالاخره قرار شد اهدایی‌اش را خودش در خیریه فوتبال بین مداحان و فعالین رسانه تحویل دهد. فوتبالی که با ایده‌ای ابداعی و جوان‌پسند،هدف اصلی‌اش کمک به پویش ایران همدل برای کمک‌رسانی به مردم فلسطین و لبنان بود.

پیشنهادهایی داشتم،اما هچ کدامشان را مطرح نکردم،دلم می‌خواست پسر یازده ساله ام اگر برای بی تفاوت نبودن نسبت به مردم غزه و لبنان واکنشی نشان می دهد ،با توجه به بسترهای فراهم شده از درون خودش باشد. وقتی بساط پس اندازهای جزئی حاصل از پول توجیبی ها و هدیه هایش را توی اتاق برد فکر کردم که باز هم برای خرید پک کیمدی فوتبال حساب و کتاب می کند. اما این بار نمی دانم در فکرش چه می گذشت که با یک سکه نیم گرمی انتخاب شده از بین چهار تا سکه ی نیم گرمی حاصل از پس اندازهای خودش در یکی دوسال اخیر، از اتاق بیرون آمد و گفت:« مامان بگیر، این هم سهم من برای کمک به مردم لبنان و غزه». می شد دیس دیس حلوا پخت از قندی که در دلم آب شد. قرار شد اهدایی اش را خودش در خیریه فوتبال بین جامعه مداحان و فعالین رسانه در استادیوم سهند تحویل دهد. فوتبالی که هدف اصلی اش کمک به پویش ایران همدل برای کمک رسانی به مردم مظلوم فلسطین و لبنان بود.روایتی مادرانه از این فوتبال نمادین، هدفمند وجذّاب تقدیمتان!
 

هر کس باید خودش بداند کدام قطعه از این پازل است

هنوز یک ساعت به شروع بازی مانده است که خانوادگی وارد ورزشگاه می شویم، قرار می گذاریم با توجه به استقبال تماشاچیان حتی قبل از شروع بازی، به خاطر از دست ندادن جایی برای نشستن، پسرها با همسر در جایگاه تماشاچیان بنشینند و من هم حواسم باشد که ضمن گفتگو هایی که با برخی از بازیکن های این بازی انجام می دهم، به محض دیدن رضا نریمانی و عبدالرضا هلالی پسرها را خبر کنم برای گرفتن عکس یادگاری.عکس گرفتن با نریمانی خواسته پسر بزرگ تر است و عکس با هلالی خواسته محکم و بدون عقب نشینی پسرک چهار ساله. رضا نریمانی به موقع وارد ورزشگاه می شود،هم پسرها به راحتی و با روی باز و خوش و بش کردن نریمانی عکسشان را می گیرند و هم نریمانی به سوالم جواب می دهد. از او می خواهم با توجه به شرایط فعلی کشور و منطقه و مسائل غزه و لبنان، یک توصیه کاربردی به خانواده های دغدغه مند داشته باشد. می گوید:«حضرت آقا فرمودند هرکس هر کاری از دستش برمی آید انجام دهد. قطعا اعضای هر خانواده از کوچک و بزرگ و زن و مرد یک قطعه از پازل ایفای نقش برای تقویت جبهه مقاومت هستند. مهم این است که هر کدام بدانند که کدام قطعه از این پازل هستند و در این پازل ایجاد شده جایشان کجاست.در واقع مهم تر از بحث انجام وظیفه این است که وظیفه را بشناسیم.الان هم که وظیفه کمک رسانی به مردم غزه و خصوصا لبنان،مشخص است.»بازی خوب و چابکانه سید رضا نریمانی هم چندین بار ورزشگاه را به هیجان می آورد.اما ملاقات پسرک با عبدالرضا هلالی که با فاصله کمی از شروع بازی به ورزشگاه می‌رسد به سختی و در پایان بازی انجام می شود. ازدحام جمعیت زیاد شده، اما پسرک حاضر به کوتاه آمدن از خواسته اش نیست، در تمام طول بازی هم مدام می پرسد پس کی میروم پیش هلالی.
 
بالاخره هلالی پسرک را بغل می کند، باخوشرویی اسمش را می پرسد،گرم و مهربان نگاهش می کند،می بوسدش و برایش ماشاء الله می گوید. می گویم آقای هلالی محمد حسین در تمام طول بازی منتظر بود که زودتر بیاید پیش شما یا به قول خودش پیش خِلالی. گرم تر نگاهش می کند، خنده کنان به پسرک می گوید:«محمد حسین، خِلالی هم خودِتی». نمی دانم ذوق و خوشحالی پسرک در لحظاتی که در آغوش هلالی مشغول خوش و بش کردن بودند بیشتر بود یا وقتی که هلالی تک گل تیم مداحان را از نقطه پنالتی به ثمر رساند.
 

به کار بردن روش های جذّاب، ابداعی و جوان پسند در جهت دغدغه ها

حسین دارابی و حمید کثیری اولین نفراتی هستند که از ساعت ها قبل از شروع بازی به ورزشگاه آمده اند. هر دو متواضعانه و خوش برخورد در حال هماهنگی کارها هستند، هر کاری حتی روی ریل انداختن کارهای مربوط به بازارچه خیریه ای که عوایدش صرف کمک رسانی به مردم لبنان می شود .خانواده دارابی عدسی، آش، نسکافه و چای نبات درست کرده اند، بچه هایش هم مای باردهای عراقی( آب) را که اربعین خریده بودند برای فروش به بازارچه آورده اند. دارابی مدام در تکاپو و البته تحویل گرفتن مردم با برخورد گرم و محترمانه تا انتهای بازی، در عین سرشلوغیست. از دارابی می خواهم که توصیه ای به خانواده های دغدغه مند و فعالین رسانه داشته باشد، می گوید:«ببینید یک وقتی پدر خانواده فقط خودش یک کاری می کند اما یک وقتی پدر خانواده، همسر و بچه هایش را هم می آورد وسط میدان.الان همسر و سه تا بچه خودم در بازارچه خیریه اینجا غرفه فروش دارند. با این بستر سازی ها بعدا و در ادامه بچه ها در خانه فکر می کنند خودشان چه کاری میتوانند برای جبهه مقاومت انجام دهند. این کارها قطعا تاثیر دارد، همان قضیه قطره قطره جمع گردد اینجاست.»شاهد مثال حرف های حسین دارابی حدود یک کیلوگرم طلایی است که در این بازی فوتبال از همین تماشاگران که بیش از سه هزار نفر از اقشار مختلف مردم هستند جمع می شود .چند صد میلیون تومان پول و نزدیک به چند ده میلیون تومان عواید حاصل از بازارچه هم تقدیم پویش ایران همدل می‌ گردد.توصیه دارابی به فعالین رسانه هم به کار بردن روش های جذاب و ابداعی و جوان پسند در جهت دغدغه هایشان است.مثل همین برنامه ابداعی امروز برای کمک به جبهه مقاومت.
 

کار مجازی هیچ وقت نمی تواند جای کار میدانی را پر کند

حمید کثیری فعال رسانه ای متواضع، نکته سنج و خوش فکر در تیم مداحان بازی می کند.‌ می گوید مداحان نفر کم داشتند. در گفت و گویی که با حمید کثیری شکل گرفت دو نکته را تاکید می کند:«در شرایط فعلی در عین اینکه مردم را در جریان آنچه در منطقه و کشور می گذرد قرار می دهیم و از ظرفیت مردم هم برای حل مشکلات کمک می گیریم، اما باید امنیت روانی مردم را هم حفظ کنیم.نکته دیگر اینکه کار مجازی هیچ وقت نمی تواند جای کار میدانی را پر کند. ساده ترین کار این است که در کانال هایمان پست بزنیم و درخواست کمک مالی کنیم.این کار احتمالا خطای کمتری ممکن است داشته باشد، اما اهداف اصلی و جنبی را محقق نمی کند. کار میدانی اقتضائات خودش را دارد و البته حلاوت و شیرینی و اثر بخشی متفاوت خودش.مثل همین کار میدانی بازی امروز که در کنارش خیلی های دیگر هم هر ظرفیتی برای کمک به مردم لبنان و فلسطین داشتند فعال کردند.»
 

بی تفاوت نبودن، آرامش می آورد

علی رضوانی( مجری بدون تعارف)،یکی از بازیکنان تیم فعالین رسانه است. از رضوانی سوال می کنم فکر می کردید یک روزی در قالب یک فوتبالیست پا به توپ شوید برای حمایت از مردم لبنان و فلسطین؟ با لبخند و تاکید می گوید:« نه والّا، نه والّا». رضوانی می گوید همین بی تفاوت نبودن هر کس در حد ظرفیت خودش، آرامش به دل ها می دهد. حالا یکی طلا می دهد، یکی پابه توپ می شود، یکی جانش را کف دست می گیرد و می‌رود وسط معرکه برای کار رسانه ای و یا امدادهای پزشکی و...
 

به نظر می رسد مراحل سخت تری در پیش داریم

برخی توییت های مربوط به این فوتبال هم خاص و خواندنی بود. مثلا برای بازی سید محمد حسین خیرالامور( سیدنا)، همان فعال رسانه ای جان برکف لبنان رفته مان نوشته بودند:«کاش سیدنا رو بذارن هافبک وسط، بعد گزارشگر وسط بازی بگه خیر الامور اوسطها!» یا مثلا برای وحید یامین پور همان مجری متین و موقّر که معمولا پشت میز گفتگو با کارشناسان در تلویزیون اورا دیده ایم، نوشته بودند:« شما باورتون میشه وحید یامین‌پور راه بره؟ ما تاحالا ندیدیم. چه برسه با لباس ورزشی بخواد بازی کنه!»البته وحید یامین پور که ورودش به ورزشگاه هم با یک صحنه زیبای پدر و پسری و به همراه پسر کوچکش بود دراین بازی مهارتش در کار تشکیلاتی و تیمی را هم به خوبی نشان داد و پاس گل اول تیم فعالین رسانه را عالی داد.وحید یامین پور هم می گوید:«اهالی رسانه باید با دقت صحنه را شناسایی کنند، به نظر می رسد مراحل سخت تری در پیش داریم که نیاز دارد اهالی رسانه نسبت به آن آمادگی داشته باشند که یکدفعه در فضای پیش بینی نشده قرار نگیرند.اهالی رسانه به خصوص باید مردم را نسبت به وقایعی که ممکن است با آن روبرو شوند آگاه کنند.»در حین بازی، پاس رو به عقب و در حال حرکت یوسف سلامی ( خبرنگار صدا و سیما) خیلی به چشم پسر بزرگترم می آید. آقای خبرنگار هم برایمان از لزوم هوشیاری و آگاهی نسبت به اخبار فکت و رسانه های فکت، برای حفظ امنیت روانی خانواده ها می گوید.
 

پایانی دلچسب با رزق زیارت

هر چند که با محمد انصاری، مدیریت استادیوم سهند تهران( آکادمی فوتبال هادی)گفتگویی نمی کنم اما ذکر خیرش در بین گفتگو با دیگران زیاد است، به عنوان کسی که بانی این کار خیر شده. کار خیری که لحظات شاد و خوشحال کننده ای را هم در یک فضای امن برای خانواده ها رقم زده است.البته بعدا دوستی خارج از فضای ورزشگاه منتقدانه می گوید در حالی که امکان تماشای خانوادگی فوتبال (در کنار هم و بدون جداسازی زنان و مردان) در دیدارهای رسمی و دوستانه ملی و باشگاهی در ایران وجود ندارد، امروز در دیدار تیم فوتبال مداحان و اهالی رسانه، خانواده‌ها بدون مشکل و ممنوعیت در کنار هم فوتبال تماشا کردند.به عنوان یکی از حضّار ورزشگاه می گویم این طور هم نبود، از اول جداسازی طبق روال برای نشستن خانم ها و آقایان انجام شد، اما اواسط بازی به دلیل ازدحام جمعیت، قسمت های محدودی این تفکیک رعایت نشد. بعد از پایان بازی، به پیشنهاد همسر راهی شاه عبدالعظیم می شویم.زیارت سیدالکریم و نیز زیارت وزیر امورخارجه شهیدمان ( امیر عبداللهیان) و شهید راه قدس یعنی شهید مهدی جلادتی پایان دلچسب تری برای روزمان رقم می زند. زیارتی که به نیابت از تمام دست اندرکاران این حرکت فرهنگی مردمی تمیز در جهت کمک رسانی به پویش ایران همدل انجام شد، به نیابت از جامعه مداحان و فعالین رسانه پا به توپ شده گرفته تا پسرکی هفت هشت ساله که در گوشه ای از بازارچه خیریه دست سازه های خودش را برای کمک به مردم لبنان وفلسطین می فروخت.
 
 

نوشتن دیدگاه

آخرین اخبار